آخرین آدینه
آخرین آدینه اسفند ماهتون مبارک و شاد
برایتان
یک دنیاشادی
یک دشت آرامش
یک دریاخوشبختی
یک کوه سلامتی
یک اسمان آرزوی زیبا
یک عمربا عزت از پروردگار
خواستارم
آخرین آدینه اسفند ماهتون مبارک و شاد
برایتان
یک دنیاشادی
یک دشت آرامش
یک دریاخوشبختی
یک کوه سلامتی
یک اسمان آرزوی زیبا
یک عمربا عزت از پروردگار
خواستارم
رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در 25 اسفند 1285 خورشیدی برابر با 17 مارس 1907 میلادی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از رجال نامی و نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دورهٔ قاجار بود و در آن زمان ماهنامه ادبی «بهار» را منتشر می کرد. مادرش اختر فتوحی فرزند میرزا عبدالحسین ملقب به مُقدّم العِداله و متخلص به “شوری"از واپسین شاعران دوره قاجار، اهل تبریز وآذربایجانی بود.
وی تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت. در سال هزار و دویست و نود و یک در حالی که کودکی بیش نبود با خانواده به تهران آمد. از این رو پروین از کودکی با مشروطه خواهان و چهره های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبان های فارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل آموخت.پایان نامهٔ تحصیلی خود را از مدرسهٔ آمریکایی تهران گرفت و در همانجا شروع به تدریس کرد.
نوزده تیر ماه 1313 با پسر عموی پدرش فضل الله همایون فال ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه، خانه شوهر رفت. پیوند زناشویی وی با پسر عمویش که رئیس شهربانی کرمانشاه بود و اخلاقی نظامی داشت و با روحیات شاعرانه پروین سازگار نبود بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت.
وی پس از جدایی از همسر، مدتی کتابدار کتابخانهٔ دانشسرای عالی بود. دیوان اشعار وی بالغ بر 2500 بیت است. وی در پانزدهم فروردین 1320 شمسی به علت ابتلا به حصبه درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد.
شعری که بر روی سنگ مزارش نوشته شده:
اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین است
تو هرگز رسیدی به فریاد کس
که می خواهی امروز فریادرس؟
که بر جان ریشت نهد مرهمی؟
که دل ها ز ریشت نبالد همی
سعدی
بر سفره کرامت خدا، همه چیز هست؛ آنچه نیست، اینکه تو به این هستی ها حرکت دهی و آنها را به کارگیری. انسان آمده تا جاری شود و ببخشد و با جریان و حرکتش به این دنیای راکد و مرده، معنا و حیات بخشد. روز احسان و نیکوکاری، تجلی و تبلور والاترین مراتب نوع دوستی ست. احسان و نیکوکاری، آیه های روشن کتاب محبت و سوره های سبز دفتر خلقت است.
امروز لب ها براي لبخند پر از بهانه اند و بازار محبت گرم است. امروز دل ها به هم نزديک مي شوند و شکوفه هاي مهرباني در قلب ها جوانه مي زند. شايد بتوان با سرمايه احسان و نیکوکاري، در اين روز، دلي به دست آورد و با دوستي و مهرورزي، بوستان وجود را زينت داد و نهال عشق و خوبي را بار ديگر آبياري کرد.
خداوند در سوره بقره آیه 265 می فرماید:
افرادی که اموال خود را برای رضای خدا انفاق می کنند، مانند باغدارانی هستند که باغ های مستعدی دارند که با اندک بارانی بیشترین محصول را برداشت خواهند کرد.
این روزها، چشمان زیادی به دستان شماست. چشم های پر اشک، قلب های آزرده، پاهای ناتوان، دل های مضطرب، دست های بی نیرو، اتاق های سرد، محله های تاریک، همه و همه در آرزوی یک اندیشه و به امید یک حرکت خداجویانه و مهرورزانه از سوی نیکوکاران است.
حضرت علی(ع) در خصوص تلاش در جمع آوری زاد و توشه در نهج البلاغه نامه 31 می فرمایند:
هر گاه نيازمندي را يافتي که مي تواند زاد و توشه تو را تا رستاخيز بر دوش گيرد و فردا که به آن نيازمند شوي به تو پس دهد آنرا غنيمت بشمار و اين زاد را بر دوش او بگذار و اگر قدرت بر جمع آوري چنين زاد و توشه اي را داري هر چه بيشتر فراهم ساز و همراه او بفرست چرا که ممکن است روزي در جستجوي چنين شخصي برآئي ولي پيدايش نکني. هنگامي که بي نياز هستي اگر کسي قرض بخواهد غنيمت بشمار تا در روز سختي و تنگدستي ات ادا نمايد.